سرای عشق....

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سرای عشق.... خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه توصیه‌های
كاربردی رهبر انقلاب درباره نماز، نهج‌البلاغه، قرآن و معنویت كه در بیاناتشان به
آن پرداخته‌اند را به ترتیب در سه دهه ایام ماه مبارك رمضان منتشر می‌نماید.
*
* *

در باب صبر شنيده‌ايد، معروف است، روايات متعددى هم دارد كه صبر در سه
عرصه است: صبر بر طاعت، صبر از معصيت، صبر در مصيبت. اين، روايات فراوانى دارد و
شنيده‌ايد.

صبر بر طاعت يعنى وقتى كه يك كار لازم را، يك كار واجب را، يك
امر عبادى را، اطاعت خدا را ميخواهيد انجام بدهيد، از طولانى شدن آن ملول و خسته
نشويد؛ ميان راه رها نكنيد. حالا مثلاً در امور عبادى ظاهرى، شخصى، فرض كنيد كه
فلان نماز مستحبى كه طولانى است، يا از فلان دعاى طولانى انسان خسته نشود؛ اين صبر
بر اطاعت يعنى اين. از ادامه‌ى روزه‌ى ماه رمضان، از ادامه‌ى توجه به خدا در
نمازهاى واجب و فرائض، از توجه به قرآن، انسان ملول نشود؛ خسته نشود. اين صبر بر
طاعت است.

صبر از معصيت يعنى در مقابل معصيت، كف نفس كردن، باز همان
استقامت، باز همان استحكام. در مقابل اطاعت، استحكام آن‌جور است؛ در مقابل معصيت
استحكام به اين است كه انسان جذب نشود، اغوا نشود، تحت تأثير شهوات قرار نگيرد. يك
جا شهوت جنسى است، يك جا پول است، يك جا مقام است، يك جا محبوبيت و شهرت است؛ اينها
همه شهوات انسانى است. هر كسى يك جور شهوتى دارد. اينها انسان را به خودش جذب نكند
در وقتى كه در راه رسيدن به آن، يك عمل حرامى وجود دارد. مثل بچه‌اى كه براى رسيدن
به آن ظرف شيرينى مثلاً، حركت ميكند، ديگر وسط راهش پارچ آب هست، ليوان هست، ظرف
چينى هست، متوجه نيست؛ ميزند، ميشكند. انسانى كه مجذوب گناه شد، اينجورى است. نگاه
نميكند كه بر سر راهش چه هست. اين خطرناك است؛ چون انسان غافل هم هست. انسان در آن
حال متنبه نيست، ملتفت نيست، غفلت دارد؛ از اين بى‌توجهىِ خودش غافل است. بچه ملتفت
نيست كه «ملتفت نيست»؛ توجه ندارد كه به اين پارچ آب يا به اين ظرف چينى يا به اين
گلدان قيمتى دارد بى‌توجهى ميكند. به نفس اين بى‌توجهى، بى‌توجه است. لذاست كه خيلى
بايد چشممان را باز كنيم؛ احتياط كنيم كه دچار اين غفلت مضاعف نشويم. اين صبر از
معصيت است.

صبر در مصيبت هم كه معنايش اين است كه حوادث تلخى براى انسان
پيش مى‌آيد؛ فقدانها، فراغها، مرگ و ميرها، دست‌تنگى‌ها، بيمارى‌ها، دردها، رنجها و
از اين قبيل حوادث تلخ. اين حوادث انسان را در هم نشكند، خيال نكند كه دنيا به آخر
رسيده است. اين سه عرصه براى صبر است كه هر سه عرصه هم داراى اهميت است. اينكه
فرمود: «اولئك عليهم صلوات من ربّهم»، در واقع خداى متعال براى همه‌ى اينها صابر را
مورد صلوات و رحمت خود قرار داده است.

يك نكته‌اى كه در اينجا وجود دارد،
اين است كه اين سه عرصه گاهى در مسائلِ صرفاً شخصى است، مثل همين مثالهائى كه به
ذهن مى‌آيد و همه ميدانيم و عرض شد؛ گاهى در مسائل غير شخصى است؛ مسائل اجتماعى،
مسائل عمومى، يا به تعبير ديگر، مسائلى كه سر و كار دارد با سرنوشت يك مجموعه؛ يك
امت، يك ملت، يك كشور. فرض بفرمائيد آن اطاعتى كه انسان بايد بر آن پا بفشارد،
اطاعتى است كه اگر آن را انجام بدهيم يا ندهيم، به سرنوشت يك كشور ارتباط پيدا
ميكند. فرض بفرمائيد اطاعت جهاد فى سبيل‌اللَّه مثلاً، در دوران دفاع مقدس. رفتن به
جبهه يك اطاعت بود ديگر. ايستادگى در امر دفاع از كشور و دفاع از نظام يك امر لازم
و يك اطاعت بود. ايستادگى بر دفاع چيزى نبود كه فقط مربوط به شخص خود انسان باشد.
هر رزمنده‌اى كه ميرفت، در واقع داشت سرنوشت كشور را با رفتن خود و ايستادگى خود
رقم ميزد. يك وقت اطاعت اين جور است. يا فلان كار بزرگ را كه شما نماينده‌ى مجلسيد
يا وزيريد يا مديريد يا نظامى هستيد يا در يك مؤسسه‌ى فرهنگى مشغول كاريد - هر
كدامى در هرجا كه مشغول كار هستيد - و اقدام لازمى را بايد انجام بدهيد، اين اقدام،
اطاعت است؛ اطاعت خداست؛ خدمت به بندگان است. اين يك جهتِ اطاعت به خدا، وظيفه‌ى در
نظام اسلامى است. اين هم يك جهت ديگر اطاعت از خدا. مأمورين اين دستگاه، اين نظام
الهى، كارهائى كه انجام ميدهند، وظائف الهى است كه دارند انجام ميدهند؛ از صدر تا
ذيل. اگر چنانچه از اين كار شما خسته شديد - مأمور انتظامى هستيد، خسته شديد؛ مأمور
اقتصادى هستيد، خسته شديد؛ مأمور امنيتى هستيد، خسته شديد؛ مأمور سياسى هستيد، خسته
شديد - اين بى‌صبرى است. اين خلاف توصيه‌ى «واستعينوا بالصّبر و الصّلاة» است. به
صبر استعانت كنيد و از صبر كمك بگيريد.

يا يك چيزى كه معصيت است. معصيتى
كه تبعه‌ى آن، دنباله‌ى زشت و ناخوشايند آن فقط دامنگير شخص شما نميشود. «و اتّقوا
فتنة لا تصيبنّ الّذين ظلموا منكم خاصّة». گاهى يك چيزهائى است كه انسان يك حركت
خلافى را انجام ميدهد، يك حرف نابجائى را ميزند، يك اقدام نابجائى را ميكند، يك
امضاى نابجائى را ميكند - ما مسئولين وضعمان اين‌جور است - كه تبعاتش دامنگير يك
كشور يا يك جماعتى از كشور يا يك قشر ميشود. اين شد گناه. اينجا صبرِ از معصيت،
معناى عظيمترى پيدا ميكند. اين صبر با آن صبرى كه شما مثلاً در مقابل يك رشوه قرار
گرفته‌ايد، صبر ميكنيد و رشوه را نميگيريد، فرق ميكند. اين بسيار كار ممدوحى است،
بسيار كار بزرگى است؛ اما يك صبر در مقابل يك گناه شخصى است. از اين بالاتر، صبر در
مقابل گناهى است كه اين گناه فقط دامن شخص را نميگيرد، دامن مجموعه را ميگيرد. پس
صبرِ از معصيت، چنين ميدانى دارد.

صبرِ بر مصيبت هم همين‌جور است. مصائب
گاهى مصائب شخصى انسان است، گاهى مصائب عمومى است. الان فرض بفرمائيد مسئولين كشور
با توطئه‌هاى گوناگون، با تهمتها، با بدگوئى‌ها، با اهانتها و افتراهاى صريح
مواجهند؛ مى‌بينيد ديگر توى اين مجموعه‌ى عظيمِ ارتباطات بين‌المللى و اين خبرها و
رسانه‌ها و نوشتارها و گفتارها، چقدر حرف زده ميشود. عليه اسلام جداگانه؛ يعنى عليه
جمهورى اسلامى به خاطر اسلام، عليه جمهورى اسلامى به خاطر انقلاب؛ عليه جمهورى
اسلامى به خاطر تك تك آرمانهاى نامطلوبِ از نظر استكبار؛ و عليه جمهورى اسلامى به
خاطر بعضى از اشخاصى كه در جمهورى اسلامى هستند كه آنها نمى‌پسندندشان. يعنى عليه
جمهورى اسلامى از طرق مختلف، به جهات مختلف اين تهاجمات هست. خوب، اينها مصيبت است،
صبر كردنش هم آسان نيست. بعضى از سران و مسئولان دنيا كه ما آنها را از نزديك
ديده‌ايم و از حالات بعضى‌شان شنيده‌ايم، هستند كه اينها گاهى يك زوايه‌ى بسيار
بازى پيدا ميكنند از اهداف و خط مستقيمى كه به خيال خودشان ترسيم كردند؛ فقط به
خاطر همين مسائل و ملاحظات بين‌المللى و اهانتهاى بين‌المللى. تحمل اينها برايشان
سخت است. پس اين هم صبر در مصيبت.

بنابراين صبر را با همه‌ى اهميتى كه
دارد در اين سه عرصه، يك بار در مسائل شخصى بايد ملاحظه كرد - كه مهم است و من و
شما بيشتر از ديگران بايد به آن اهميت بدهيم - يك بار در عرصه‌ى مسائل اجتماعى و
سياسى و عمومى و ملى و همگانى كه آن مخصوص من و شماست؛ يعنى مبتلا به آحاد مردم
نيست؛ آنها اينجور چيزهائى ندارند؛ مال ماهاست؛ مال من است، مال شماى دولتى است،
مال شماى قضائى است، مال شماى نماينده‌ى مجلس است، مال مسئولين است. در هر دو
مرحله، در هر دو سطح بايستى اين سه عرصه را مورد نظر قرار داد و از صبر كمك گرفت؛
از صبر استعانت كرد.

[ پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:رهبری,آقای خامنه ای,ایران,صبر,اخلاق,معنویت,قرآن,نهج البلاغه,معرفت,

] [ 16:29 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]